جدول جو
جدول جو

معنی بی اصل - جستجوی لغت در جدول جو

بی اصل
بی ریشه بی بن ابن
تصویری از بی اصل
تصویر بی اصل
فرهنگ لغت هوشیار
بی اصل
بی ریشه
تصویری از بی اصل
تصویر بی اصل
فرهنگ واژه فارسی سره
بی اصل
بی اساس، دروغ، کذب، بی سروپا، بی نسب
متضاد: اصیل
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بی خال
تصویر بی خال
(دخترانه)
بی نشان (نگارش کردی: بخا)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از با اصل
تصویر با اصل
اصل دار، شریف، اصیل، نجیب، آزاده نژاد، اصل دار، اصل پاک، استخوٰان دار، پاک سرشت، نژاده، پاک فطرت
فرهنگ فارسی عمید
(صِ)
بیهوده. بی فایده. بی نفع. بلاجدوی. لاطائل. (یادداشت بخط مؤلف) :
خار یابد همی ز من در چشم
دیو بی حاصل دوالک باز.
ناصرخسرو.
ز بهر چیز بی حاصل نرنجی به بود زیرا
بسی بهتر سوی دانا ز مرد ژاژخای ابکم.
ناصرخسرو.
میدهد دل مر تو را کاین بیدلان
بی تو گردند آخر از بیحاصلان.
مولوی.
نیکخواهانم نصیحت میکنند
خشت در دریا زدن بیحاصل است.
سعدی.
من و باد صبا مسکین دو سرگردان بی حاصل
من از افسون چشم مست و او از بوی گیسویت.
حافظ.
قلب بی حاصل ما را بزن اکسیر مراد
یعنی از خاک در دوست نشانی بمن آر.
حافظ.
ریخت چون دندان امید زندگی بیحاصل است
مهره چون برچیده شد بازی به آخر میرسد.
صائب
لغت نامه دهخدا
تصویری از از اصل
تصویر از اصل
اص اساسا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بد اصل
تصویر بد اصل
فرو مایه بد گوهر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی حاصل
تصویر بی حاصل
بیفایده، بی نفع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از با اصل
تصویر با اصل
ریشه دار اصیل اصل دار با اصالت با خانواده نجیب شریف مقابل بی اصل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی تامل
تصویر بی تامل
بی درنگ
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
سست
فرهنگ واژه فارسی سره
بی بر، بی ثمر، بی فایده، بی نتیجه، بیهوده
متضاد: پرحاصل، مفید، عبث، هرز، هرزه
متضاد: مفید، موثر
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از بی اصول
تصویر بی اصول
لا أساسٌ له
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از بی اصول
تصویر بی اصول
Unprincipled
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی اصول
تصویر بی اصول
sans principes
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بی اصول
تصویر بی اصول
bez zasad
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بی اصول
تصویر بی اصول
prensipsiz
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از بی اصول
تصویر بی اصول
беспринципный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بی اصول
تصویر بی اصول
prinzipienlos
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بی اصول
تصویر بی اصول
بے اصول
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از بی اصول
تصویر بی اصول
নীতিহীন
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بی اصول
تصویر بی اصول
isiyokuwa na misingi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از بی اصول
تصویر بی اصول
원칙 없는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از بی اصول
تصویر بی اصول
无原则的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بی اصول
تصویر بی اصول
原則のない
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از بی اصول
تصویر بی اصول
חסר עקרונות
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از بی اصول
تصویر بی اصول
सिद्धांतहीन
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بی اصول
تصویر بی اصول
tanpa prinsip
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بی اصول
تصویر بی اصول
ไม่มีหลักการ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بی اصول
تصویر بی اصول
безпринциповий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بی اصول
تصویر بی اصول
sin principios
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بی اصول
تصویر بی اصول
senza principi
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بی اصول
تصویر بی اصول
sem princípios
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بی اصول
تصویر بی اصول
principeel loos
دیکشنری فارسی به هلندی